چه سخته که تو برزخ باشی و تکلیفت معلوم نباشه
چه سخته که حتی خودت نتونی خودت رو از بلاتکلیفی دربیاری
چه سخته که ندونی موندنی یا رفتنی
چه سخته که ندونی عاقبتش چی میشه
به خدا قسم که الان من تو اون برزخم
یک پام تو بهشته و پای دیگم تو جهنم
به قول گوگوش:
گاهی خنده گاهی گریه ، آخه این چه کاریه×××× سرم از غم تو گریبون این چه روزگاریه
امیدوارم این سردرگمی ها به زودی به پایان برسه
از این حرفها که بگذریم اگر کسی وبلاگ قبلی منو( ناقوس مستان) دیده یا خونده باشه، متوجه میشه که نگارشم با اونجا تغییر کرده.
تو اون وبلاگ بیشتر مطالب، یا اشعار بود و یا دل نوشته های ادبی با فرمت خاص خودش. اما دوست دارم اینجا عامیانه حرف بزنم
دوست دارم راحت فریاد بزنم و درد دل کنم.....ممنون که حرفهام رو می خونید
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
فهرست موضوعی یادداشت ها
نوشته های پیشین
لینک دوستان
آمار وبلاگ
بازدید امروز :14
بازدید دیروز :2 مجموع بازدیدها : 90417 خبر نامه
جستجو در وبلاگ
![]() |